عالی همتی

معنی کلمه عالی همتی در لغت نامه دهخدا

عالی همتی.[ هَِ م م َ ] ( حامص مرکب ) بلندهمتی. جوانمردی. سخاوت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به عالی همت شود :
ز عالی همتی گردن برافراز
طناب هرزه از گردن بینداز.نظامی.

معنی کلمه عالی همتی در فرهنگ فارسی

بلند همتی بزرگواری جوانمردی .

جملاتی از کاربرد کلمه عالی همتی

ز عالی همتی آن گنج فخرم که ار زرنیستی عاری ندارم
اسیر بی‌سرانجام تو عالی همتی دارد برای ما شراب از کاسه فغفور می‌آرد
چو عالی همتی گردی ز احرار بودعالی همم پیوسته ز اخیار
ز عالی همتی گردن برافراز طناب هرزه از گردن بینداز
ایشه آل علی کز روی عالی همتی هست پای همتت از فرق علیین زبر
گر ز طاعت نیست بسیاری مرا هست عالی همتی باری مرا
همت عالی نخواهد غیر آن گر تو عالی همتی آن را بجو
چه عالی همتی یارب که هردم یکی در آفرینش بینی افزون
هست فرق اندر میان دون و عالی همتی خانه ای از عود و صندل ساخت این، اودر روان
تو عالی همتی شو بشنو ای یار بود عالی همم پیوسته ز ابرار