عالم گرد
معنی کلمه عالم گرد در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه عالم گرد
هر کجا گردد ز رویش حسن را هنگامه گرم گرد گشتن کی رسد خورشید عالم گرد را
تبارک الله ازان بادپای عالم گرد که زین او به مثل مسند سلیمان شد
روی گردون پر غبار از ذره باشد پیش دوست خاک بر سر میکند خورشید عالم گرد او
رگ جانها به هم پیوسته شد زلف پریشان شد لطافتهای عالم گرد شد سیب زنخدان شد
عاشقان را هر دو عالم گرد خاطر گو مگرد گر نگردد شمع را پروانه پیرامن چه باک
دیگری را بر تو چون گیرم بدل چون مثل تو در همه عالم نیابد فکر عالم گرد من
شوق عالم گرد در جایی نمی گیرد قرار ابر هر دم بال در صحرای دیگر وا کند
الا ای پیک عالم گرد شبرو به روز تیرهام انداز پرتو
گرد دل می گشت بر گرد جهان گردیدنی کرد مستغنی ز عالم گرد دل گردیدنم
فراز تخت جمشید و فریدون افکنی مسکن فرو شسته ز خورشید دو عالم گرد میدان را