عالم پناه
معنی کلمه عالم پناه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه عالم پناه
شهنشاه جهان دارای عالم پناه اهل عالم تا بآدم
چنان کوه است در گیتی پناه شاعر و زایر همیشه باد در عالم پناه الطاف یزدانش
نخست گفتا منم شاه دو عالم پناه جمله آفاق و آدم
عون او خلق جهان از از بد عالم پناه عهد او عهد و امان را تا دم محشر ضمان
هرکه او را نیست از جاه تو در عالم پناه هرکه او را نیست از عدل تو درگیتی سپر
شاه عالم پناه دانی کیست آنکه سلطان انس و جان باشد
بر در کبریای حضرت او شاه عالم پناه دربان است
آن سرو راستی که به عالم پناه ماست از ما چراست سایه ی رحمت گرفته باز