عالم معقول

معنی کلمه عالم معقول در لغت نامه دهخدا

عالم معقول. [ ل َ م ِ م َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه متعلق به ذهن و ادراک عقل باشد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه عالم معقول در فرهنگ فارسی

آنچه متعلق بذهن و ادراک عقل باشد

جملاتی از کاربرد کلمه عالم معقول

همه محسوس بود ایزد و عالم معقول غالب این زمزمه آواز نخواهد، خاموش
اسم محبّی و محبوبی خواص انسان را ثابت فرمود و این مرتبهٔ تمامی نعمت منعم است، و اشارت: «و اتممت علیکم نعمتی» بدین نعمت خاص که مخصوص اند باضافت، و این نعمت آنست که چون باری تعالی بجذبهٔ یحبّهم عاشق را از هستی عاشقی بستاند و بذروهٔ عالم فنا رساند و بتجلّی صفات محبوبی او را از عالم فنا بعالم محبوبی رساند هستی مجازی برخاسته و هستی حقیقی آشکارا شده تا چنانکه بنظر عقل بینای عالم معقول باشد بنظر بی بصر بینای جمال ربوبیّت شود و مدرک حقائق اشیاء کماهی بنظر الهی.
به پیش خلق ز انداز عالم معقول زبان ببند که افسار این خران بازست