عالم بالا

معنی کلمه عالم بالا در لغت نامه دهخدا

عالم بالا. [ ل َ م ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان. ( ناظم الاطباء ).
عالم بالا. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 22 هزارگزی باختری الشتر و هفت هزارگزی باختر. ناحیه ای است واقع در جلگه ٔسردسیر و مالاریائی. 180 تن سکنه دارد. از سراب و رمزیار مشروب میشود. محصولاتش غلات ، حبوبات ، لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است و ساکنان ده از طایفه یوسف وندند و زمستان به قشلاق میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه عالم بالا در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله شهرستان خرم آباد واقع در ۲۲ هزار گزی باختری الشتر و هفت هزار گزی باختر اتومبیل رو خرم آباد بکرمانشاه .

جملاتی از کاربرد کلمه عالم بالا

افلاک سر گردان و مست خاکست مدهوش الست در عالم بالا و پست هشیار کو هشیار کو
قول ما از عالم سفلی مجو این سخن از عالم بالا بود
از لب روحانیان عالم بالا این سخن آید به گوش هوش دمادم
درین وحشت سرا تا کی اسیر آب و گل باشم؟ مرا راهی به سوی عالم بالا کرامت کن
چشمم چو بر آن قامت رعنان افتد بس فتنه که در عالم بالا افتد
صحن باغ، از لاله و گل جنت المأوی شده عالم از سرو و صنوبر، عالم بالا شده
زلف مشکین از بناگوشت به پشت پا رسید آه چون نازل شود از عالم بالا بلا
در شب معراج، سوی عالم بالا رفت چو شخص بزرگوار محمد
دست در دامان همت زن که گوهر می شود قطره آبی اگر از عالم بالا دهند
جانها هوای عالم بالا نمی کنند این شعله هاصعود فراموش کرده اند