عالم امکان

معنی کلمه عالم امکان در لغت نامه دهخدا

عالم امکان. [ ل َ م ِاِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه غیر ذات خداست.

معنی کلمه عالم امکان در فرهنگ فارسی

آنچه غیر ذات خداست

جملاتی از کاربرد کلمه عالم امکان

ای روح، سیر عالم امکان چه لازم است؟ رفتن به پای خویش به زندان چه لازم است؟
درون عالم امکان وجود کامل او چنان غریب نماید که دل درون ضلوع
نرسد پای وجودت چو بر اقلیم وجوب برتر از کون و مکان عالم امکان تو باد
در عالم امکان دل عارف نگشاید یوسف چه قدر جلوه کند در ته چاهی؟
برتر شوم از عالم امکان آنگه در عین کمال واجبم هست کند
شاه عباس جوان بخت که از بخت جوان کیمیای طرب عالم امکان شده است
سراغ عافیت در عالم امکان نمی‌یابم من و رنگی و امیدی ندانم تا کجا گردد
زنده جان را عالم امکان خوش است مرده دل را عالم اعیان خوش است
چون شکوۀ ترا بدر داور آورند دود از نهاد عالم امکان برآورند
گر بود واجب چرا در عالم امکان بود ور بود ممکن چرا بی‌مثل و بی‌همتاستی