معنی کلمه طنزکنان در لغت نامه دهخدا طنزکنان. [ طَ ک ُ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) نازکنان. در حال ناز و کرشمه : گه گه آید برِ من طنزکنان آن رعناهمچوخورشید که با سایه درآید بطرب.سنائی.
جملاتی از کاربرد کلمه طنزکنان غمزه اش گرم عنان گشته که بگریز، مَایست عشوه اش طنزکنان گفته بیندیش، مکوش