طلبیده

معنی کلمه طلبیده در لغت نامه دهخدا

طلبیده. [ طَ ل َ دَ / دِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از طلبیدن. خواهان شده. خواسته : یک نفس را از چنگال مشقت خلاص طلبیده آید. ( کلیله و دمنه ).

معنی کلمه طلبیده در فرهنگ عمید

خواسته شده.

معنی کلمه طلبیده در فرهنگ فارسی

۱ - خواسته درخواسته . ۲ - جسته جستجو شده . ۳ - احضار شده فرا خوانده . ۴ - مطالبه شده .

جملاتی از کاربرد کلمه طلبیده

ای طلبیده جهان مرا مطلب هیچ گم شده انگار از میان و کرانم
نفس اماره پشیمان شده جانم را بشهادت طلبیده است و من یکتم
هر کس طلبیده ز تو کامی و مرادی کام دل سودا زده ماست رضایت
کردست به مسجد به صوامع طلب دوست او با من و بنگر به کجاها طلبیده است
از سر کوی علی روی مپیچ آشفته کادم و نوح از این در طلبیده مقصود
حضرت عیسی بن مریم علیه السلام فرمود که «دوستی کنید با خدا به دشمن داشتن اهل معاصی و تقرب جویید به خدا به دوری کردن از ایشان و رضای خدا طلبید به بغض بر ایشان» مروی است که «خدای تعالی به یکی از پیغمبران وحی فرستاد که اما زهد در دنیا را اختیار کرده ای به راحتی از برای خود شتابیده ای و اما انقطاع تو به من، پس عزت خود را به من طلبیده ای و لیکن آیا دشمنی را به واسطه من دشمن داشته ای یا دوستی را به جهت من دوست گرفته ای؟»
شمس برای جلوگیری از اعدام این زندانی سیاسی استمداد طلبیده و نوشته: «کسی نیست که حرفی ازش بزنه و با کمترین هزینه اعدامش میکنن. اجازه ندیم هر بلایی که خواستن رو با کمترین هزینه سر ناشناس‌ها بیارن.»