طریقا

معنی کلمه طریقا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
طرق (۱۱ بار)
کوبیدن. مثل کوبیدن آهن و در زدن. در اقرب آمده: «طَرَقَهُ طَرْقاً: ضَرَبَهُ بَالْمِطْرَقَةِ - طَرَقَ الْبابَ: قَرَعَهُ». راه را از آن طریق گویند که رهگذران آن را با پا می‏کوبند. . یعنی بندگان مرا شبانه راه ببر و برای آنها راه خشکی در دریا بجوی. طریق به معنی راه حق و دین نیز به کار می‏رود نحو و آن مذکر و مؤنّث هر دو به کار می‏رود. طریقه: به معنی و حالت و غیره است . و اگر جنّ و انس در طریقه حق پایدار می‏بودند با آب فراوان آبشان می‏دادیم ظاهراً مراد آن است که آن‏ها را در دنیا وسعت و راحتی می‏دادیم مثل . * . امثل به معنی افضل است گوئی مراد از طریقه رأی از دیگران برتر است می‏گوید درنگ نکردید مگر یک روز. ایضاً آیه . یعنی موسی و هارون می‏خواهند طریقه و راه و روش بهتر شما را از بین ببرند. مثل مؤنّث امثل به معنی افضل است.

جملاتی از کاربرد کلمه طریقا

چند پوید به هوای تو ز هر سو حافظ یسر الله طریقا بک یا ملتمسی
لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً یعنی: فی المال، وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا یعنی: لا یهتدون طریقا الی المدینة، فَأُولئِکَ یعنی اهل هذه الصّفة، عَسَی اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ ای یتجاوز عنهم، لا یعاقبهم فی اقامتهم عن الهجرة بعذر، وَ کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً.
... «فَأَتْبَعَ سَبَباً» سبب در قرآن بر وجوه است: یکی بمعنی باب چنان که گفت: «لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبابَ، أَسْبابَ السَّماواتِ» ای ابوابها. دیگر بمعنی دوستی: «وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» ای المودّات. سوم بمعنی رسن: «فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ»ای بحبل. چهارم بمعنی طریق چنانک گفت: «فَأَتْبَعَ سَبَباً» ای طریقا الی البلدان.
«ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً» قال ابن عباس ثمّ سلک طریقا آخر یوصله الی المشرق.