طرقی

معنی کلمه طرقی در لغت نامه دهخدا

طرقی. [ طَ ]( ص نسبی ) منسوب به طرق که قریه ای است شهرک مانند و تا اصفهان بیست فرسنگ مسافت دارد. ( الانساب سمعانی ).
طرقی. [ طَ ] ( اِخ ) ابوالعباس احمدبن ثابت بن محمد طرقی اصفهانی. متوفی بسال 520 هَ. ق. حافظی ماهر و محدثی آگاه بوده است. رجوع به انساب سمعانی برگ 370 الف شود.
طرقی. [ طَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان در 30هزارگزی شمال باختری قوچان و 5هزارگزی جنوب شوسه قوچان به شیروان. جلگه و معتدل با 56 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه طرقی در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان ۳٠ هزار گزی شمال باختری قوچان ۵ هزار گزی جنوب شوسه قوچان به شیروان.

جملاتی از کاربرد کلمه طرقی

الگوهای رفتاری طرقی که اشیاء با همدیگر فعل و انفعال انجام داده و وظایف را توزیع می‌کنند مشخص می‌سازند.