طرف شام

معنی کلمه طرف شام در لغت نامه دهخدا

طرف شام. [ طَ رَ ف ِ ] ( ترکیب اضافی ، ق مرکب ) مرادف تنگ ِ شام. گیراگیر شام. تنگ غروب :
پیران تلاش رزق فزون از جوان کنند
حرص گدا شود طرف شام بیشتر.صائب ( از آنندراج ).

معنی کلمه طرف شام در فرهنگ فارسی

مرادف تنگ شام

جملاتی از کاربرد کلمه طرف شام

پرده‌دار است شب و پرده‌دری شیوهٔ روز زین سبب عیش نهانی طرف شام افتاد
رود رودی شنوم از طرف شام مگر ام لیلا بسر نعش پسر می‌آید
پیران تلاش رزق فزون از جوان کنند حرص گدا شود طرف شام بیشتر
صبح جمالش بدمید از شب گیسو یا شه روم از طرف شام برآمد
سفر کعبه اگر از طرف شام کنند در ره مکه یکی منزل حجاج علیست
در طرف شام یکی پیر بود چون پری از خلق طرف‌گیر بود