طبریه

معنی کلمه طبریه در لغت نامه دهخدا

طبریه. [ طَ ب َ ری ی َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز قضائی است در سنجاق عکا از ولایت بیروت ، واقع در 43هزارگزی مشرق عکا و در ساحل دریاچه ای موسوم به همین اسم. 3500 تن جمعیت دارد که دو ثلثش یهودی است ، سوری ویران ، یک قلعه در گوشه شمال غربی ، چند مسجد و چند معبد یهودی ، و یک دیر مخصوص به کاتولیک ها وحمامهای معدنی معروف در حومه آن وجود دارد. این شهرک در میان ساحل و دو دامنه کوهی ، در شمال دشتی سنگلاخ دیده می شود، و یکی از قصبات بسیار قدیم است. نام قدیمی اش کزط یا راکط بوده و بعدها ویران گشته ، و 16 سال قبل از میلاد «هرود» حاکم فلسطین آنرا دوباره بناکرده و به انتساب به نام تیبریا ( طباریوس ) امپراطوررومی ، «تیبریاده » نامیده شده ، معرب آن به صورت «طبریه » درآمده ، و پس از تخریب قدس مدت مدیدی مرکز بنی اسرائیل بوده تفسیر تورات و برخی از کتب مذهبی یهودیان در این شهر نوشته شده و از این رو در نزد آنان جنبه تقدس دارد. بسال 13 هَ. ق. سرجیل بن حسنه این بلد را به صلح فتح کرد. در زمان خلافت عمر اهالی نقض عهد و طغیان نمودند، ابوعبیدةبن الجراح عمروعاص را مأمور سرکوبی نمود و دوباره آنرا فتح کردند و در دوره اسلامی بسیار معمور و آباد گردید، جمع کثیری ملقب به طبرانی از علمای مشهور از این خاک برخاسته اند. در زمان جنگهای صلیبی ، مدت کمی مرکزیت حکومتی کوچک از صلیبیون گردید و به سال 1187 م. صلاح الدین آن را از چنگ آن ها بدرآورد و بعد از 53 سال باز به دست فرنگیان افتاد و مجدداً پس از 7 سال به دست مسلمانان درآمد و 60سال پیش اکثر اطراف سور آن از زلزله ویران گردید و برخی از جوامع و ابنیه دیگر نیز صدمه بسیار دید.
طبریه. [ طَ ب َ ری ی َ ] ( اِخ ) ( قضای... ) قضائی است در جهت شرقی سنجاق عکا از ولایت بیروت ، از طرف شمال به قضای صفد از سمت مغرب به دو قضای ناصره و جنین ، و از جانب جنوب بقضای سلط، و از سوی مشرق به سنجاق شام از ولایت سوریه محدود می شود. و 38 قریه و 6852 تن سکنه دارد که قریب به نصف آن مسلمان و بقیه نصارا و یهودند. قسمتی از اراضی طبریه کوهستانی و بخش دیگر دشت «غوربیلسان » است. دریاچه طبریه و نهر شریعه حدود شرقی این قضارا مفروز میسازد و بعضی انهار وارده به این نهر اراضی قضای مذکور را سیراب میکند. خاکش بسیار حاصلخیز می باشد. و محصولاتش عبارت است از گندم ، جو، ارزن ، کنجد، نخود، عدس ، سیب زمینی زیتون و عسل و غیره ، حیوانات اهلی آن عبارت است از گوسفند، بز، اسب ، خر و شتر.

معنی کلمه طبریه در فرهنگ فارسی

۱- دریاچه ایست در شمال فلسطین که شعبه ای از نهر اردن بنام [ نهر الشریعه ] وارد آن میشود . از قراین پیداست که سابقا این دریاچه بزرگتر بوده . در عهد رومیان سفاین زیاد در آن رفت و آمد میکردند.حتی درقرن ۷ ه.هم بقول یاقوت کشتیهای بسیار از آن عبور میکردند ولی امروزه باستثنای چند زورق ماهیگیری کشتیی در آن مشاهده نمی شود. ۲- قصبه ای بهمین نام درکنار دریاچه مذکور است که ۷٠٠٠ تن سکنه دارد. منسوب بدان طبرانی است .
مولف حدود العالم از جمله دریاچه های هفت گانه .

معنی کلمه طبریه در دانشنامه آزاد فارسی

طَبَریّه (Tiberias)
نمایی از شهر شهری در شمال شرقی فلسطین اشغالی بر کرانۀ غربی دریاچۀ طبریه (دریای جلیل)، ۲۰۵ متر پایین تر از سطح دریا، با ۴۰۱۰۰ نفر جمعیت (برآورد ۱۹۹۵). منابع درآمد آن از ماهی گیری، کشاورزی و جهانگردی است. هرود آنتیپاس، این شهر را در ۲۶م به نام امپراتور تیبریوس بنیاد کرد و از معدود شهرهای باستانی است که هنوز در این منطقه پابرجا مانده است. در دوران باستان پس از انهدام اورشلیم، این شهر از مراکز یهود شد و در گسترش دین یهود نقشی مهم و در پیدایش تلمود فلسطینی (مشنا) تأثیر فراوان داشت. در سال ۱۳ق به تصرف مسلمانان درآمد. در جنگ های صلیبی مسیحیان بر آن مسلط شدند. در ۵۸۳ق صلاح الدین ایوبی این شهر را بازپس گرفت. صومعۀ پطروس قدیس و چند تن از قدیسان یهودی در طبریه است. در دهۀ ۱۹۲۰م اکثر ساکنانش یهودی بودند و با تشکیل رژیم صهیونیستی (۱۹۴۸) اهالی عرب شهر از آن جا گریختند. چشمه ها و حمام های آب گرم طبریه از عهد عتیق معروف بوده اند و اکنون نیز از جاذبه های جهانگردی شمرده می شوند. دو زمین لرزۀ شدید (۱۸۳۷ و ۱۹۲۷) و سیل هولناک ۱۹۳۴ به این شهر آسیب های بسیار رسانید.

جملاتی از کاربرد کلمه طبریه

ایگال آلون متولد ۱۹۱۸ در کفر تابور (مهاجرنشینی در الجلیل پایین) در خانواده‌ای کشاورز متولد شد. وی در مدرسه کشاورزی «کادوری» تحصیل کرد و از مؤسسان شهرک یهودی‌نشین کیبوتص «گینوسار» در ساحل دریاچه طبریه می‌باشد. وی در تأسیس سازمان «پالماخ» در سال ۱۹۴۱ مشارکت داشت و در سال ۱۹۴۵ رهبر این سازمان شد.
«چهار شهر مقدس» در اسرائیل، اورشلیم، الخلیل، صفاد و طبریه به عنوان مقدس‌ترین شهرهای یهودیت شناخته می‌شوند
از سال ۳۴۹ تا ۳۵۹ پس از میلاد به عنوان استاد اسب در شرق خدمت کرد. در سال ۳۵۱ یا ۳۵۲ پس از میلاد، سرکوب شورش یهودیان علیه کنستانتیوس گالوس به رهبری پاتریسیوس و اسحاق دیوسزاریایی به او سپرده شد. طبریه و دیوسپولیس ، دو شهر که توسط شورشیان فتح شده بودند، تقریباً به طور کامل ویران شدند، در حالی که سفوریس با خاک یکسان شد. به اورسیسینوس نیز دستور داده شد که چندین هزار شورشی، حتی جوانان را بکشد.