صلاح اندیش
معنی کلمه صلاح اندیش در فرهنگ عمید
معنی کلمه صلاح اندیش در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه صلاح اندیش
ز حیلت سازی نفس صلاح اندیش می ترسم نمی ترسم من از بیگانگان، از خویش می ترسم
بود سودای فاسد، گرکسی را غم عقل صلاح اندیش دارد
منم دایم صلاح اندیش کارافتادگان، لیکن چو غم رو آورد اندیشه را، رفتار کی ماند
بسکه باشد دل صلاح اندیش و من اظهار دوست می کشم از دست دل طومار آه خویش را
عدل تو چون شود صلاح اندیش گرگ دست آورد به گردن میش
ای که از اندیشه عدل صلاح اندیش تو بر نفس بندد ره غمازی اسرار گل
جز حکیمان صلاح اندیش را ز آدمی مشمر صلاح خویش را