صرنا

معنی کلمه صرنا در لغت نامه دهخدا

صرنا. [ ص ُ ] ( معرب ، اِ ) رجوع به سرنا شود.

جملاتی از کاربرد کلمه صرنا

یعنی کما صرنا تصیرون.
چشم نگشاید ز غفلت مردگان خواب را گرچه صور حشر از فریاد صرنا افکنند
کنا شئون ذاتک فی وحدة البطون صرنا سواک حیث تقلبت فی الشئون
مولانا مولانا قد صرنا حیرانا غفرانا غفرانا، سبحانا سبحانا