صد دینار

معنی کلمه صد دینار در لغت نامه دهخدا

صد دینار. [ ص َ ] ( اِ مرکب ) دو شاهی تا زمان رضاشاه رائج بود و ده عدد آن یک قران ( یک ریال ) ارزش داشت و در تداول عامه آن را مخفف سازند و صنار گویند.
- کفش پاشنه صناری ( صد دیناری ) ؛ نوعی کشف زنانه که پاشنه آن از بن که بکفش چسبیده است پهن ولی انتهای آن کوچک و بقدر سکه صد دیناری است.

معنی کلمه صد دینار در فرهنگ فارسی

( اسم ) مسکوکی معادل دو شاهی و یک دهم قران ( قاجاریان )

جملاتی از کاربرد کلمه صد دینار

واحد پول ایران در دوران قاجاری «قِران» نام داشت که از نقره ضرب می‌شد. هر قران بیست شاهی و هر شاهی پنجاه دینار ارزش داشت؛ یعنی هر قران برابر با هزار دینار بود. دو شاهی را صد دینار (صنار) و چهار شاهی را عباسی می‌گفتند. هر تومان نیز ده قران یا ده هزار دینار ارزش داشت. اصطلاح ریال در بعضی نقاط کشور رایج بود و به یک قران و پنج شاهی (۱٫۲۵ قران) گفته می‌شد. سکه‌های سیاه کم‌ارزشی هم با نام پول و قاز رایج بودند. هر دو پول یک شاهی و هر پنج قاز یک شاهی ارزش داشت.
خمس صد دینار بستانی به دست گفت او خود این بهای ده قجست
گفت، دیناری مرا در کار نیست گفتمش، کمتر ز صد دینار نیست
روباه را گفتند: هیچ توانی که صد دینار بستانی و پیغامی به سگان ده رسانی؟ گفت: والله مزدی فراوان است اما در این معامله خطر جان است.
عاقبت مردی درآمد با خبر پیش شیخ آورد صد دینار زر
به صرف جان چو در بازار حسنش به صد دینار دیداری نیاید
یکی همیان که صد دینار زر بود دو جو آن هر قراضه بیشتر بود
جمله بود آن نهاده صد دینار بیست برداشت مرد و رفت به کار
نام صد دینار و اطلس بنده چون بشنید دوش چهره ی دینار گونم همچو اطلس برفروخت