صد درجه

معنی کلمه صد درجه در لغت نامه دهخدا

صددرجه. [ ص َ دَ رَ ج َ / ج ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) منقسم بصد درجه. صد قسمت : گرماسنج صد درجه. || ( اصطلاح هندسه ) یک صدم درجه.

معنی کلمه صد درجه در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که دارای صد درجه باشد گرمای صد درجه . ۲ - آلتی که منقسم به صد درجه باشد : گرماسنج صد درجه .

جملاتی از کاربرد کلمه صد درجه

زمان نگهداری بسیار اندک (دقیقه) و قابلیت دست یابی به نمونه هوای کاملاً متراکم در دمای سینترینگ نسبتاً کوچک، معمولاً چند صد درجه کمتر از روش پرس گرم، امکان‌پذیر می‌باشد. در متراکم سازی، چهار فاکتور ایفای نقش می‌کنند:
اگر به رفعت قدرت فلک به صد درجه فراز خویش نبیند ز خویشتن بینی ست
آب داخل ظرف باقلا قل نزند ولی در حدود دمای صد درجه باقی بماند. قل زدن آب در حال جوش باعث کمی سفت شدن باقلا می‌شود.