صحائف. [ ص َ ءِ ]( ع اِ ) ج ِ صحیفه. ( منتهی الارب ) ( دهار ) : یاقلم را زهره باشد که بسر برنویسد بر صحائف زآن خبر.( مثنوی ). || نامه ای که در آن نیکیها و بدیها نویسند : یا خجلتی و صحائفی قد سودت و صحائف الابرارفی اشراق.( از اقرب الموارد ).
معنی کلمه صحائف در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع صحیفه نامه ها کتابها .
جملاتی از کاربرد کلمه صحائف
ما قلت من المدیح شیئا واسود صحائف الدفاتر
بدست امر شود طی صحائف ملکوت بپای قهر شود پست قبه گردون
و فی الخبر الصحیح عن رسول اللَّه (ص) قال نزلت علی ابراهیم عشر صحائف و علی موسی قبل التوراة عشر صحائف.