صبح رایت

معنی کلمه صبح رایت در لغت نامه دهخدا

صبح رایت. [ ص ُ ی َ ] ( ص مرکب ) درخشان درفش. رخشان بیرق :
ای شاه عرش هیبت خورشید صبح رایت
چترت همای نصرت وآفاق زیر بالش.خاقانی.

معنی کلمه صبح رایت در فرهنگ فارسی

( اسم ) درخشان ( درفش ) بیرق درخشنده .

جملاتی از کاربرد کلمه صبح رایت

چو صبح رایت خورشید آشکار کند ز مهر قبلهٔ افلاک زرنگار کند
چون نمایی به صبح رایت نور خیل ضحاک شب شود مقهور
ای شاه عرش هیبت، خورشید صبح رایت چترت همای نصرت و آفاق زیر بالش
آفتاب فتح را در آستین دارد چو صبح رایت بیضای او هر جا که گردد آشکار
فایض است از رایت و از پرچمت صبح و سحر آنکه او را صبح رایت وز سحر پرچم تویی