معنی کلمه صبح خند در لغت نامه دهخدا صبح خند. [ ص ُ خ َ ] ( ص مرکب ) بشاش. خرم. شادان.آنکه خنده او در صفا ماننده صبح بود : جهان روشن بروی صبح خندت فلک در سایه سرو بلندت.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه صبح خند هر دو خنجر صبح خند آئینه فام او برهنه من هنوز اندر نیام چه خوش صحرا که شامش صبح خند است شبش کوتاه و روز او بلند است