صبابه

معنی کلمه صبابه در لغت نامه دهخدا

( صبابة ) صبابة. [ ص ُ ب َ ] ( ع اِ ) باقی آب و شیر در خنور. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
صبابة. [ ص َ ب َ ] ( ع اِمص ) عشق و شوق یا نرمی دل و رقت شوق یا گرمی و سوزش عشق یا تنگدلی از عشق. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد )( دهار ). آرزومند گشتن. سخت آرزومند شدن. ( زوزنی ).

معنی کلمه صبابه در فرهنگ فارسی

باقی آب و شیر

جملاتی از کاربرد کلمه صبابه

تنی ضعیف که پاسی فزون نماند درست صبابه بیهده کردی ز خار و خس ، کفنش