معنی کلمه صالح زاده در لغت نامه دهخدا
صالح زاده. [ ل ِ دَ ] ( اِخ ) ( امین افندی ) وی یکی از علمای بزرگ عصر سلطان حمیدخان اول است که به مشیخت اسلامی نایل شد. مولد وی به سال 1117 هَ. ق. در ادرنه است و پدر او صالح افندی طوپ قپوئی در زمان مصطفی خان ثانی ، بپایه آناطولی سمت امام سلطانی را داشت سپس به درجه شیخ الاسلامی نایل شد. صالح زاده بسال 1132 هجری مدّرس شد و به سال 1160 ملای سلانیک و در 1166 قاضی شام وبسال 1171 قاضی مدینه و در 1174 قاضی استانبول و در1181 قاضی عسکر آناطولی و در 1188 قاضی عسکر روم ایلی و در 1189 به مقام مشیخت اسلامی نایل گشت و قریب 17ماه امور فتاوی را اداره میکرد و سپس در نتیجه کبرسن در کار وی اندک سستی پیدا شد، بدین جهت بسال 1190 هجری معزول شد و چون از هواخواهان وی حرکاتی صادر میشد صالح زاده را به بروس تبعید کردند و پس از یک ماه به سال 1191 درگذشت و در جوار امیر سلطانی دفن شد.وی مردی کریم و باسخاوت بود. ( قاموس الاعلام ترکی ).