صاف شدن

معنی کلمه صاف شدن در لغت نامه دهخدا

صاف شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) یک رو شدن. یک رنگ شدن :
صاف چون آیینه میباید شدن با نیک و بد
هیچ چیز از هیچ کس در دل نمیباید گرفت.صائب.|| صاف شدن هوا؛ بی ابر شدن. آفتاب شدن.

معنی کلمه صاف شدن در فرهنگ فارسی

یک رو شدن

جملاتی از کاربرد کلمه صاف شدن

آرد نخودچی آردی است که از نخودچی پوست گرفته و بی‌نمک تهیه می‌شود. نخودچی را می‌کوبند یا آسیاب می‌کنند و آن را با الک بسیار ریز برای نرم و صاف شدن الک می‌کنند.