شیر و خورشید

معنی کلمه شیر و خورشید در لغت نامه دهخدا

شیر و خورشید. [ رُ خوَرْ / خُرْ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نشان سابق دولت ایران. علامت ایران در قبل از انقلاب اسلامی. شکلی مرکب از شیری که در پنجه راست شمشیری دارد و بر پشت او آفتاب می درخشد، و آن شعار و نشان رسمی دولت ایران بوده است. ( فرهنگ فارسی معین ). راجع به تاریخچه شیر و خورشید رجوع به تاریخچه شیر و خورشید ایران نوشته احمد کسروی شود.

معنی کلمه شیر و خورشید در فرهنگ معین

(رُ خُ ) (اِمر. ) نقش شیری ایستاده و شمشیر در دست که خورشیدی از پشتش می دمد و تا پیش از انقلاب اسلامی نشان رسمی دولت ایران بود.

معنی کلمه شیر و خورشید در فرهنگ فارسی

شکلی مرکب از صورت شیری که در پنجه راست شمشیری دارد و بر پشت او آفتاب میدرخشد و آن شعار و نشان رسمی دولت ایران بود. توضیح راجع به تاریخچه پیدایش شیر و خورشید تاریخچه شیرو خورشید.کسروی تبریزی. نشریه خاور تهران ۱۳٠۹ ه.ش . منشا نقش شیروخورشید . مجتبی مینوی . در [ یاد نامه دینشاه ایرانی . بمبئی ۱۹۴۸ م . ص ۱٠۶ - ۸۵ ) درفش ایران و شیرو خورشید سعید نفیسی از انتشارت مجله شیر و خورشید سرخ تهران ۱۳۲۸ تاریخ قاجاریه . مستوفی . ج ۱ ص ۱۶۱
نشان رسمی دولت ایران درزمان پهلوی، که عبارت بود، ازصورت ایستاده شیرباشمشیردردست راست وخورشید، که درپشت آن میدرخشد

جملاتی از کاربرد کلمه شیر و خورشید

بر و بازوی شیر و خورشید روی دل پهلوان دست شمشیر جوی
یکی بیرق شیر و خورشید نر بباید شدن هادی ما نه زر
یکی از آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه، پرچم زردوزی شده‌ی ایران با نقش شیر و خورشید بود که در سال ۱۹۲۰ از سوی پادشاه قاجار به مناسبت جشن یکصد و پنجاهمین سالگرد تاسیس استرالیا به این کشور اهدا شده بوده است.
از سوی احمدشاه قاجار نشان شیر و خورشید درجه دوم به او اهدا شد.
در ۱۸۰۶ مجدداً به ارتش پیوست و در نبرد استرلیتز شرکت داشت و در همین نبرد زخمی شد، به خاطر رشادت‌هایی که در این جنگ از خود نشان داد، در سال ۱۸۴۰ مدال لژیون دونر را دریافت کرد. او در سال ۱۸۰۷ مأمور شد به عثمانی و ایران سفر کند، و در قسطنطنیه زیر نظر ژنرال سباستیانی سفیر فرانسه خدمت کرد. او در مدت کوتاهی که در این شهر حضور داشت به درجهٔ کاپیتانی دست یافت. او در همین سال به عنوان نمایندهٔ فرانسه به ایران اعزام شد تا ارتباطی بین دو دولت برقرار کند و در عین حال در ارتش عباس میرزا نظام جدید را تعلیم دهد. او در ایران مورد توجه عباس میرزا و فتحعلی شاه قرار گرفت و نشان شیر و خورشید را از دولت ایران دریافت کرد اما به دلیل مشکلاتی که وجود داشت در ۱۸۰۸ ایران را ترک کرد.
پس از وزارت، امیراعلم تلاش خود را بر راه‌اندازی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران متمرکز کرد و در سال ۱۳۰۲ پس از هفده ماه تلاش، این جمعیت را راه انداخت و خود نیابت ریاست آن را به عهده گرفت. این جمعیت کمک‌های شایانی به آسیب‌دیدگان نقاط مختلف کشور کرد. در دورهٔ پنجم مجلس شورای ملی بار دیگر از طرف حوزهٔ انتخابیه مشهد به نمایندگی برگزیده شد و در ضمن ریاست بهداری کل کشور را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۰۴ شمسی به سمت طبیب مخصوص احمدشاه و پس از روی کار آمدن رضاشاه به عنوان طبیب مخصوص او نیز منصوب گردید.
وی همچنین برنده جوایزی همچون نشان افتخار شیر و خورشید شده‌است.
سرود پرچم شیر و خورشید ایران نیز پس از سرود ملی توسط عبدالرحمن پارسا تویسرکانی پیش از ورود رضاشاه به ترکیه سروده شد.
به نوشتهٔ عبدالله مستوفی، در آغاز رنگ زمیهٔ پرچم ایران معین نبود. شیر و خورشید بر پرده‌ای سفیدرنگ نگاشته می‌شد و لبه‌ای سبز یا سرخ یا ترکیبی از این دو رنگ به گرد پردهٔ سفید قرار می‌گرفت. تقسیم این سه رنگ به سه قسمت که از سبز شروع و به سرخ ختم شود و شیر و خورشید در وسط رسم گردد از کارهای میرزا حسین خان مشیرالدوله بود.
«تصویر شیر و خورشید در سکه‌های برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قویونلوها] و بعضی سلسله‌های دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومت. با وجود این، می‌توان حدس زد که به منزلهٔ نقش نیز در بعضی پرچمها به کار رفته باشد.»
بَدَل به این سرِ بی تن شَوَد دو روزِ دِگَر نشانِ بیرَقِ ایران که شیر و خورشید است
بندگی را گر نه هندو بر در ایران خداست آسمان بر این نشان شیر و خورشید از کجاست