شیبه. [ ش َ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، اِ ) برنجاسب. یکی از گونه های افسنتین. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به افسنتین و شیبة شود. شیبه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) تیرانداز. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه شیبه در فرهنگ عمید
ریحان کرمانی، افسنتین.
معنی کلمه شیبه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - برنجاسپ درختی که یکی از گونه های افسنتین ( خارا گوش ) به شمار میرود . ۲ - گونه ای از ریحان که ریحان کرمانی نیز نامیده می شود . برنجاسب یکی از گونه های افسنتین .
معنی کلمه شیبه در دانشنامه عمومی
شیبة. شیبة یک human - geographic territorial entity در عربستان سعودی است. شیبه ( به عربی: الشیبة ) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است. شیبه ۱٬۵۰۰ نفر جمعیت دارد. شیبه (شهرستان چنگ آلای). شیبه ( به لاتین: Shibee ) یک روستا در قرقیزستان است که در شهرستان چنگ آلای واقع شده است. شیبه ۱٬۰۷۳ نفر جمعیت دارد و ۲٬۸۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. شیبه (قرقیزستان). شیبه ( به لاتین: Shibe ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان چنگ آلای واقع شده است. شیبه ۲٬۸۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه شیبه در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی شَیْبَةً: پیری ریشه کلمه: شیب (۳ بار) «شَیْبَةً» از مادّه «شَیْب» به معنای پیری است.
جملاتی از کاربرد کلمه شیبه
نخست از بنی شیبه کس نام و ننگ که با کس نبد ساز و آلات جنگ
به حی بنی شیبه در کس نماند که او نامهٔ عشق گلشه نخواند
همه یک دگر را بگفتند زود بنی شیبه و قومشان را چه بود!
بر باب و آن بی کران عز و ناز به حی بنی شیبه آمد فراز
سپاه بنی شیبه برخاستند همه جنگ را تن بیاراستند
بنی شیبه یک سر بیاراستند برامش نشستند و می خواستند
ز قوم بنی شیبه بر شد خروش دل سرکشان اندر آمد به جوش
سپاه بنی شیبه ز اعدای خویش ندیدند یک مرد بر جای خویش
تو پنداری که عتبه و شیبه و ولید بن مغیرة و بو جهل ترا میبینند؟ کلّا و لمّا! ایشان دیده نامحرم دارند شایسته شواهد جمال تو نیند! بگذار تا شوند. گوشه دل خویش بایشان مشغول مدار، یکی را بلال و سلمان و صهیب پرداز که مقبول شواهد مملکت و مرفوع درگاه احدیت ایشاناند. یا محمد (ص) تو تصرّف از میان بردار، حکم ما را قابل باش، و نعمت ما را شاکر. این تخصیص هدایت و موهبت معرفت، کار الهیّت ما است، و خاصیّت ربوبیّت ما. این است که ربّ العالمین گفت: یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ، ای بنعمته یختصّ من یشاء، فقوم اختصّهم الارزاق، و قوم اختصهم بنعمة الاخلاق، و قوم اختصّهم بنعمة العبادة، و آخرین بنعمة الارادة و آخرین بتوفیق الظّاهر، و آخرین بتحقیق السّرائر، و آخرین بعطاء الأبشار، و آخرین بلقاء الاسرار.