شهاده

معنی کلمه شهاده در لغت نامه دهخدا

شهاده. [ ش َ دَ / دِ ] ( از ع ، اِمص ) شهادة. شهادت :
بگو شهاده سرت را ز تن جدا سازم
میانه تن و جانت جدائی اندازم.؟ ( از یادداشت مؤلف ).و رجوع به شهادت و شهادة شود.

معنی کلمه شهاده در فرهنگ فارسی

آگاهی یافتن بر چیزی

معنی کلمه شهاده در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَّهَادَةِ: گواهی - شهادت
ریشه کلمه:
شهد (۱۶۰ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه شهاده

پس گوئیم عالم گواهی داد بآفرینش خویش و تن مردم گواهی داد و روزگار گواهی داد و نماز گواهی داد و قرآن گواهی داد و آسمان گواهی داد بر آنکه کلیمه شهاده که لا اله الا الله (است) حق و راستست و درست گردانیدند مر دعوت پیغمبر علیه السلام را و همگان استاده اند باقرار مر خدایرا به یگانگی و بگواهی رسول صلی الله علیه و آله و سلم و براستی دعوی او و این گواهان باقی اند که هرگز نمیرند و از گواهی باز نایستند و شهاده لا اله الا الله یک گواهست مر یگانگی خدای را جل جلاله و یگانگی که مرور است و آنکه شهاده بدو نیمه آمد از نفی و اثبات دلیل است بر آنکه خلق خدای دو گروهند یکی روحانی و یکی جسمانی دیداری و نادیداری و چون گویدلا اله گوید نیست خدای ازین دو گونه خلق کسی (نه) روحانی و نه جسمانی دیداری و نادیداری و چون گوید الا الله گوید مگر آن خدای که روحانی و جسمانیرا آفرید و آنکه بنیاد شهاده بر سه حروف آمد دلیل است بر سه فرشته چون جد و فتح و خیال که ایشان رساننده اند وحی به پیغمبر علیه السلام و آنکه شهاده بچهار کلیمه آمد دلیلست بر چهار اصل دین چون اول و ثانی و ناطق و اساس و آنکه شهاده بر هفت فصل آمد دلیل است بر هفت امام که ایشان پذیرند علم را از آن چهار اصل دین و بگذارند بخلق و آنکه شهاده بدوازده حرف آمد دلیل است بر دوازده حجت که ایشان علم از امامان پذیرند و بخلق برسانند تاخلق از شناختن حق باز نمانند و مراد از گفتن لا اله الا الله که پیغمبر علیه السلام بگفت و بفرمود گفتن آنست که تا خلق بدانند که این دو گروه خلق از روحانی و جسمانی و سه فرشته چون جد و فتح و خیال و چهار اصل دین یعنی اول و ثانی و ناطق و اساس و هفت امام و دوازده حجت هیچکس از ایشان خدای نیست و چون گوید لا اله الا الله خدای نیست مگر خدای یعنی که این دو گروه خلق از (روحانی و جسمانی و ) سه فرشته و چهار اصل دین و هفت امام ودوازده حجت لا اله اند یعنی نیستند از ایشان هیچکدام خدای الا الله مگر خدای آنست که ایشانرا آفریده است .
پس دانسته شد به گواهی عدد و آن دو عالم که یاد کرده باشد که این گواهی راست است، پس گویم همچنانکه این شهاده از دو معنی است چون نفی و اثبات (و) از سه حرفست چون الف و لام و ها همچنین از امهات برابر این دو بسیط است چون آتش و هوا و دو ازو مرکب است چون آب و خاک و پنجم ایشان موالید است .
نماینده متسا سامی ابوشهاده در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۱ اعلام کرد که برای رهبری حزب بلد کاندید خواهد شد. متانس شهاده که پیشتر عضو کنست و رهبر این حزب بود، دنبال انتخاب مجدد برای این کرسی بود. این حزب در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۱ انتخابات مقدماتی را برای انتخاب رهبر و لیست خود را برای کنست برگزار کرد. شورای بلد که در مجموع از ۶۰۰ عضو تشکیل شده بود، حق رای دادن در ناصره را داشت. ابوشهاده با کسب ۲۳۰ رأی از طرف کمیته مرکزی به عنوان رهبر حزب انتخاب شد.
وگر وجدانت نپذیرد شهاده برو در سایهٔ فکر و اراده
نور ازل که مظهر غیب و شهاده بود یک پرتو از شعاع جمال محمد است
و نیزگوئیم که دو کلیمه نفی از سه فصل است چنین لا اله و مرتبه سویم مر ناطق راست که او سویم است مر چهار اصل را و دو کلیمه اثبات بچهار فصل است چنین الا الله و مرتبه چهارم مر اساس راست که او از اصلهای چهارمست و این اشارتست مر خردمند را بدانکه واجب است از توحید نفی کردن هر چه اندر تنزیل و شریعت ناطق یافته شود از تشبیه آنگه اثبات باید کردن از جهت تاویل اساس که هویتی مجرد کرده(است) از همه صفات مخلوقات و تالیف شهاده از سه حرفست چون لام و الف و ه و فصلهایش نیز بر سه مرتبه است سه فصلی ازو یکحرف یکحرفست چون سه الف و سه فصل ازو دو حرف دو حرفست چنین لا له لاو یک فصل ازو بسه حرفست چنینللهپس عالم بر راستی آن گواهی دهد بر آنچه ترکیب او از سه بعد است چون طول و عرض و عمق و هر سه یگان یگان و زایشهای عالم نیز بر سه مرتبه است آنچه مرورا روح است چون نبات و حیوان و مردم پس نبات ازو مانند آن سه فصل است که یکحرف یکحرفست از بهر آنکه مر نباترا یک قوه بیش نیست و آن قوت نما است و با آنکه یک قوه دارد بسه قسمت شود یکی گیاه بی تخم است و یا با دانه است و یا درخت باردار است و مانند آن سه فصل است که از حروف یگانه است و حیوان اندر عالم مانند آن سه فصل است که هر یکی از دو حرف است از بهر آنکه حیوانرا دو نفس است یکی نامی و دیگر حسی و نیز سه قسمت شود یکی آنست که بر شکم بخزد و دیگر آنست که بچهار پا برود دیگر آنست که بدو پا برود و مردم از عالم مانند این یک فصل است که اندر شهاده بسه حرفست از بهر آنکه مردم را سه نفس است چون نامی و حسی و ناطقی و فرود از مردم نیز نوعی نیست همچنانکه پس از آن فصل سه حرف از شهاده حرف دیگر نیست و مانند سه حرف که کلیمه اخلاص را بنیاد اوست عقل است و نفس و جد.
رفتی ز دست یکسره غیب و شهاده پاک بعد از پدر اگر پسر آنی به پا نبود
غیب و شهاده فاش و نهان پارسا و رند زیبا و زشت خورد و کلان شیخ و شاب را