شمول گرایی

معنی کلمه شمول گرایی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شمول گرایی در باب نجات (Inclusivism) همانند انحصار گرایی در کلام مسیحی است.
شمول گرایی نیز همچون انحصار گرایی پاسخی به مساله نجات در کلام مسیحی است. در بحث انحصار گرایی بیان شد که مسیحیت در پاسخ به این پرسش که چه کسانی وارد بهشت می شوند معتقد شدند تنها کسانی که به تئوری نجات - یعنی اعتقاد به این که همه انسانها فطرتا شرور و در نتیجه مستحق عذاب ابدی هستند و تنها کسانی که به مرگ فدیه وار عیسی معتقد باشند نجات می یابند - یا مرگ فدیه وار عیسی ایمان داشته باشند می توانند وارد بهشت شوند. این آموزه به قدری تنگ نظرانه و انحصارگرایانه بود که به جز عده کمی همه انسانها را از ورود به بهشت محروم می کرد. حتی صالحان و پیامبرانی که قبل از مسیح می زیسته اند نیز از سعادت ابدی محروم بودند.
اصلاح تنگ نظری انحصار گرایی
در قرن بیستم یکی از متکلمان کاتولیک به نام «کارل رینر» (۱۹۰۴-۱۹۸۴) برای اصلاح تنگ نظری این دیدگاه قائل شد که نجات صرفا به مسیحیان اختصاص ندارد، بلکه آن دسته از پیروان دیگر ادیان که پاک و درست کردارند نیز به بهشت راه می یابند. از این رو باید این دسته از پیروان ادیان غیر مسیحی را نیز در واقع مسیحی بدانیم گرچه به حسب ظاهر مسیحی نباشند. وی ایشان را « مسیحیان بی نام» یا « مسیحیان گمنام» نامید. مسیحی گمنام بودن مانند اخذ مدرک افتخاری از دانشگاه است یعنی بدون فراگیری تعلیمات دانشگاهی مدرک افتخاری به او اعطا می شود.
نظریه شمول گرایی
شمول گرایان نیز مانند انحصارگرایان معتقدند که تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد و آن مسیحیت است. و از راه هیچ دین دیگری نمی توان سعادتمند شد. اما برخلاف انحصارگرایان بر این باورند که ایمان به حضرت عیسی موجب نجات همه انسانهای صالح است. حتی کسانی که نام او را نشنیده اند. عیسی برای تحقق این نجات که بخشایشی همگانی است فدیه شد. خون او کفاره گناه اولیه تمام بشریت شد، زیرا خداوند مایل است همه انسانها نجات یابند. عیسی کفاره ای پرداخت که برکت آن شامل همه افراد حتی کسانی که از عیسی، تجسد، تصلیب، رستاخیز و... چیزی نشنیده اند شد.
نظر رنیر
...
[ویکی فقه] شمول گرایی در باب نجات (Inclusivism) همانند انحصار گرایی در کلام مسیحی است.
شمول گرایی نیز همچون انحصار گرایی پاسخی به مساله نجات در کلام مسیحی است. در بحث انحصار گرایی بیان شد که مسیحیت در پاسخ به این پرسش که چه کسانی وارد بهشت می شوند معتقد شدند تنها کسانی که به تئوری نجات - یعنی اعتقاد به این که همه انسانها فطرتا شرور و در نتیجه مستحق عذاب ابدی هستند و تنها کسانی که به مرگ فدیه وار عیسی معتقد باشند نجات می یابند - یا مرگ فدیه وار عیسی ایمان داشته باشند می توانند وارد بهشت شوند. این آموزه به قدری تنگ نظرانه و انحصارگرایانه بود که به جز عده کمی همه انسانها را از ورود به بهشت محروم می کرد. حتی صالحان و پیامبرانی که قبل از مسیح می زیسته اند نیز از سعادت ابدی محروم بودند.
اصلاح تنگ نظری انحصار گرایی
در قرن بیستم یکی از متکلمان کاتولیک به نام «کارل رینر» (۱۹۰۴-۱۹۸۴) برای اصلاح تنگ نظری این دیدگاه قائل شد که نجات صرفا به مسیحیان اختصاص ندارد، بلکه آن دسته از پیروان دیگر ادیان که پاک و درست کردارند نیز به بهشت راه می یابند. از این رو باید این دسته از پیروان ادیان غیر مسیحی را نیز در واقع مسیحی بدانیم گرچه به حسب ظاهر مسیحی نباشند. وی ایشان را « مسیحیان بی نام» یا « مسیحیان گمنام» نامید.
مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دنیی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی،تهران: طرح نو، ۱۳۷۶، ص ۴۱۵.
شمول گرایان نیز مانند انحصارگرایان معتقدند که تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد و آن مسیحیت است. و از راه هیچ دین دیگری نمی توان سعادتمند شد. اما برخلاف انحصارگرایان بر این باورند که ایمان به حضرت عیسی موجب نجات همه انسانهای صالح است. حتی کسانی که نام او را نشنیده اند. عیسی برای تحقق این نجات که بخشایشی همگانی است فدیه شد. خون او کفاره گناه اولیه تمام بشریت شد،
محمد حسین زاده، مبانی معرفت دینی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی اما م خمینی (ره)،چاپ دوم، ۱۳۸۰، صص ۱۲۴-۱۲۵.
...

جملاتی از کاربرد کلمه شمول گرایی

نوزده سال بعد از آغاز دعوت باب، در اول اردیبهشت ۱۲۴۲ ش. برابر با ۲۱ آوریل ۱۸۶۳ قبل از حرکت به استانبول بهاءالله و همراهانش برای دوازده روز در باغ نجیب پاشا در حومه بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که بهاءالله به بابیان حاضر اعلان کرد که او پیام‌آور الهی و همان من یظهره الله یا موعودی است که باب به آمدنش وعده داده‌است. علاوه بر این بهاءالله در این گردهمایی بر وحدت نوع انسان، شمول گرایی آئین جدید، نفی کامل خشونت و جهاد و اینکه دوره دیانت او دست‌کم هزار است تأکید کرد. این مناسبت در بین بهائیان به عید رضوان شناخته می‌شود. اکثر بابیان به او ایمان آورده و زان پس بهائی نامیده شدند.