معنی کلمه شعوذه در لغت نامه دهخدا
آن می و جام بین بهم گویی دست شعوذه
کرده ز سیم ده دهی صره زرّ شش سری.خاقانی.در جمله به تزویر و شعوذه و نیرنج فقیر، همگی زن در ضبطآورد. ( سندبادنامه ص 191 ). ملک نوح عشوه او بخرید وبه زرق و شعوذه او مغرور شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 136 ). و رجوع به شعبده شود.