معنی کلمه شستگانی در لغت نامه دهخدا
ز گرد درگه او ساز شستگانی عمر
که قلب کعبه بود شستگانی محراب.ابوالفرج رونی.
شستگانی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) یا کسور شستگانی ، آنک منجمان بکار دارند چون دقیقه و ثالثه. ( التفهیم ).
شستگانی
ز گرد درگه او ساز شستگانی عمر
که قلب کعبه بود شستگانی محراب.ابوالفرج رونی.
شستگانی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) یا کسور شستگانی ، آنک منجمان بکار دارند چون دقیقه و ثالثه. ( التفهیم ).
معنی کلمه شستگانی در فرهنگ عمید
۲. بنیاد و پی عمارت.
جملاتی از کاربرد کلمه شستگانی
ز قلب درگه او ساز شستگانی عمر که قلب کعبه کند شستگانی محراب