شرافتمندانه

معنی کلمه شرافتمندانه در لغت نامه دهخدا

شرافتمندانه. [ ش َ / ش ِ ف َ دا ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) از روی شرافت و بزرگواری. مقرون به شرافت.

معنی کلمه شرافتمندانه در فرهنگ عمید

مانند مردم شریف و بلندقدر، توٲم با شرافت.

معنی کلمه شرافتمندانه در فرهنگ فارسی

توام با شرافت مقرون به شرافت : لازم است یک سیاست شرافتمندانه در مناسبات با ممالک خارجه داشته باشد . شرافتمندانه رفتار نمی کند .

جملاتی از کاربرد کلمه شرافتمندانه

پولس در این آیات به طور خاص بر جنسیت تمرکز می‌کند. مقدّس بودن، پرهیز از فحشا (پورنیا) و نگه داشتن بدن خود (اسکئوس، ظرف) به گونه ای مقدس و محترم است. پرهیز از فحشا جنبه منفی تقدیس است. خودکنترلی مقدس و شرافتمندانه جنبه مثبت آن است. برای واژه «پورنیا» به عنوان یک اشاره گسترده و نامعین به بداخلاقی جنسی که در کلام پولس به کار رفته‌است تفاسیر متفاوتی وجود دارد.
موارد دیگری نیز ممکن است در مسابقات به اعلام باخت یکی از طرفین از سوی داور منجر شود. برای مثال چنانچه بازیکنی دو یا سه بار حرکات غیرقانونی انجام داده باشد (فرضاً شاه خود را در حالت کیش رها کرده و حرکت دیگری انجام داده باشد یا مهره‌ای را به خانه‌ای که قانوناً نمی‌توانسته بدان حرکت کند حرکت داده باشد) داور در دفعات اول و دوم به بازیکن اخطار می‌دهد و در مرحله سوم می‌تواند بازیکن را بازنده اعلام کند؛ یا در صورتی که یکی از بازیکنان به طرق مختلف سعی در برهم زدن تمرکز حریف داشته باشد داور می‌تواند به او اخطار دهد یا او را بازنده اعلام کند یا موارد دیگری که داور ممکن است یک بازیکن را به خاطر تخطی از اصول بازی یا خارج شدن از دایره بازی شرافتمندانه جریمه و بازنده اعلام کند.
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است، می‌توان به آوای برنادت (۱۹۴۳) و قرارداد شرافتمندانه (۱۹۴۷) اشاره کرد.
پلینی جوان زندگی خود را در ویلای خود در لورنتوم چنین توصیف کرده: «... یک زندگی خوب و یک زندگی واقعی، که شاد و شرافتمندانه است، بیش از هر «کسب و کاری» ثواب دارد. باید از نخستین فرصت استفاده کرد و از هیاهو، شلوغی بیهوده و مشاغل واهی شهر رها یافت و خود را وقف ادبیات و فراغت نمود». به گفته پلینی، هدف از باغ، اوتیوم بود که می‌توان آن را به صورت انزوا، آرامش یا طیب‌خاطر ترجمه کرد. باغ مکانی برای تأمل، مطالعه، نوشتن و استراحت کردن بود.
انقلابیان حملهٔ نهایی بر کابل را در شب ۲۴ دی۱۳۰۷ (خورشیدی) (۱۴ ژانویه ۱۹۲۹) آغاز کردند. امان الله سلطنت را به برادرش عنایت‌الله سپرد و خود پا به فرار به قندهار رفت. عنایت‌الله هم سرانجام پس از سه روز پادشاهی با خانواده‌اش کابل را ترک کرد و به بسیار شیوه شرافتمندانه از طرف حبیب‌الله خان آزاد شد . از آن سوی حبیب‌الله خان مقر سلطنت را گرفت و شاه افغانستان شد و در ۲۸ دی ۱۳۰۷ (۱۸ ژانویه ۱۹۲۹) بر تخت سلطنت نشست و خود را به امیر حبیب‌الله خان خادم دین رسول‌الله مسمی‌کرد. امان‌الله کوشید تا به کمک قبایل دوباره خود را به کابل برساند اما نیروهای جنگی برای مقابله با امیر حبیب‌الله خان نداشت و ناچار از کشور فرار نمود اول به هند رفت سپس به ایتالیا سفر نمود .
وی مدیر روزنامه شورش بود که از سال ۱۳۲۹ منتشر می‌گردید و در جریان ملی شدن صنعت نفت انتقادات تندی علیه شاه و خانواده‌اش ابراز کرد. در گوشه سمت راست روزنامه وی کلامی از حسن بن علی امام دوم شیعیان نوشته می‌شد: «پیکار کنید، بگذارید جای لکه ذلت، دامن کفن شما آغشته به خون پاک شما باشد. پیکار کنید که مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده‌تر است.»