معنی کلمه شتاب کار در لغت نامه دهخدا
شتابکارتر از باد وقت پاداشن
درنگ پیشه تر از کوه وقت بادافراه.فرخی.مبارزانی همدست و لشکری هم پشت
درنگ پیشه به فر و شتابکار به کر.فرخی.صَمَکیک ؛ احمق شتابکار. مَرقِدی ̍؛ مرد شتابکار. مُشَیَع؛ مرد شتابکار. لَواهِس ؛ شتابکاران. ( از منتهی الارب ). || بی وقار. ( ناظم الاطباء ).