شب خوش

معنی کلمه شب خوش در لغت نامه دهخدا

شب خوش. [ ش َ خوَش ْ / خُش ْ ] ( صوت مرکب ، اِ مرکب )کلمه ای باشد که در وقت وداع کردن گویند خصوصاً در شب. ( از برهان ). کنایه از وداع باشد در شب. ( از انجمن آرا ). این کلمه را وقت شب در هنگام آمدن و رفتن به یکدیگر گویند. ( از آنندراج ). کلمه دعا که در شب گویند خصوصاً در هنگام وداع و مرخصی و شب بخیر نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). در تداول عامه بیشتر این کلمه هنگام رفتن و خداحافظی به کار رود و مرادف شب بخیر است. شب به شما خوش. شب بخیر. شب شما خوش باشد :
شب خوش مکنم که نیست دلکش
بی توشب ما و آنگهی خوش.نظامی.طمع خوشدلی ندارم از آنک
«روزخوش » کرده است «شب خوش » من.کمال اسماعیل.- شبت خوش باد ؛ شبت به خوشی گذرد :
ز جوش خون دل خونبار گفتم
شبت خوش باد و روزت خوش که رفتم.نظامی.

معنی کلمه شب خوش در فرهنگ عمید

عبارتی که در شب خصوصاً هنگام خداحافظی در شب می گویند، شب به خیر.

معنی کلمه شب خوش در فرهنگ فارسی

کلمه ای باشد که در وقت وداع کردن گویند خصوصا در شب .

جملاتی از کاربرد کلمه شب خوش

کسی کو روز و شب خوش نیست با او شبش خوش باد کانکس مرد ما نیست
ای شب خوش رو که توی مهتر و سالار حبش ما ز تو شادیم همه وقت تو خوش وقت تو خوش
چو نزدیک خودم روزی نخوانی شب خوش باد! من رفتم، تو دانی
جانش شب خوش کرد و تن ناشاد شد وز جهان جان ستان آزاد شد
سمن سپید چون عاشقان بزرگ امید ملوک‌وار عشق می‌بازد و سیم سپید در خاک سیاه می‌اندازد و به زبان حال با مفلسان باغ و مدبر‌ان راغ می‌گوید که مدعیان بی‌معنی را دهان پر آتش باد و عاشقان بی سیم را شب خوش باد که هر که را این نسیم باید دست و دامن پر سیم باید.
ماییم و خوابهای پریشان تمام شب خوش وقت آنکه با چو تویی همنشین بود
منم هر روز و این شبهای دی جور تو شب خوش خسب ای چون روز من دور
آن کی آید در اسم، شب خوش بادت! نه جان بود و نه جسم، شب خوش بادت!
خرمی را بنقد شب خوش باش تا چه از راز نسیه روزم
من رستم کمان کشم اندر کمین شب خوش باد خواب غفلت افراسیابشان