شب خوان

معنی کلمه شب خوان در لغت نامه دهخدا

شب خوان. [ ش َ خوا / خا ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) شب خواننده. که در شب خواند. که شب آوا و نغمه برآرد. || کسی که شبها بر مناره مناجات کند. ( فرهنگ نظام ). || که در شب طلبد دیگری را. || بلبل را گویند و به عربی عندلیب خوانند. ( برهان ). اسم فارسی عندلیب است. ( از فرهنگ نظام ). بلبل راگویند. ( آنندراج ). بلبل و عندلیب. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شب خوان در فرهنگ عمید

مرغ سحرخوان، بلبل.

جملاتی از کاربرد کلمه شب خوان

روز و شب خوان نکوخواه تو باشد خرمی سال و مه بر خون بدخواه توگردد آسیا
وز پی زایران به روز و به شب خوان نهادست و دست بگشاده
نیم شب خوان کشد به خانه و بس که نه پشه ست آن زمان نه مگس
بس که نالید از رخت خون شد دلم در طره ات از غم گل بین چه با خود، مرغ شب خوان کرده است
مرغ شب خوان قاری و آفاق رخ شسته بقیر و اوفتاده قیروان تا قیروان در بحر قار
مرغ شب خوان که دم از پرده ی عشّاق زند گو نوا از من شب خیز بیاموز امشب