معنی کلمه شایورد در لغت نامه دهخدا
یکی همچون پرن بر اوج خورشید
یکی چون شایورد از گرد مهتاب.پیروز مشرقی ( لغت فرس اسدی ).|| ( اِخ ) نام گنج هفتم از گنجهای خسروپرویز. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شاهورد در معنی فوق شود. || ( اِ مرکب ) نام پرده ای از موسیقی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به شادورد و شاهورد در معنی فوق شود.