شاه پری

شاه پری

معنی کلمه شاه پری در لغت نامه دهخدا

شاه پری. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) پری. ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ) :
کنی دمی که چو طاوس ساز جلوه گری
نظر گدای تو کی افکند به شاه پری.میرزاعبدالغنی ( از بهار عجم ). || عنبر. ( شعوری ج 2 ورق 139 ) :
صبا چو کرد پریشان دو زلف دلجویش
ببوی شاهپری گشت بر دماغ سحر.ابوالمعانی ( از شعوری ).

معنی کلمه شاه پری در فرهنگ فارسی

عنبر

معنی کلمه شاه پری در فرهنگ اسم ها

اسم: شاه پری (دختر) (فارسی) (تلفظ: šāh pari) (فارسی: شاه‌پري) (انگلیسی: shah pari)
معنی: شاه پری ها، عنبر، پری

معنی کلمه شاه پری در دانشنامه عمومی

شاه پری ( به لاتین: Shah - e Pari ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بدخشان واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه شاه پری

گر مرغ خبر گوی نبودی ز چه دیدی شاه پری و دیو رخ و حور سبایی
به نزدیک شاه پری باز گفت شهنشا پذیرفت و اندر شکفت
چو نزدیک تر شد به شاه پری یکی را فرستاد از لشکری