شاه نجف. [ هَِ ن َ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سلطان و فرمانروای نجف. || ( اِخ ) در تداول عامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام. شاه نجف. [ ن َ ج َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فلارد بخش لردگان شهرستان شهرکرد. دارای 316 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
معنی کلمه شاه نجف در دانشنامه عمومی
شاه نجف، روستایی در دهستان پشتکوه بخش امامزاده حسن شهرستان فلارد در استان چهارمحال و بختیاری ایران است. این روستا، مرکز بخش امامزاده حسن است. مردم این روستا به زبان لری صحبت می کنند. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱٬۱۱۳ نفر ( ۳۰۷ خانوار ) بوده است.
جملاتی از کاربرد کلمه شاه نجف
روی بر خاک در شاه نجف مالیدن سر جدا سینه جدا چشم جدا میخواهد
آهک شاه نجف یک اندیس مصالح ساختمانی است که در حوالی شهر کوه دنا استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سنگ آهک است.سنگ میزبان این اندیس آهک آسماری است و دیرینگی آن به دوران الیگومیوسن میرسد.
کو شیر خدا شاه نجف تا که بیاید در کرب و بلا بهر هواداری زینب
حل مشکل همه از شاه نجف خواه صغیر که جز از همت او حل نشود مشکل ما
یا شاه نجف مخواه مضطر گردم محروم ز فیض عام این در گردم
غیر از تو علاج خود نجویم ز کسی یا شاه نجف از تو شفا می خواهم
داور کشور دین تاج شرف شاه نجف گوهر بحر یقین کهف امم فخر کبار
لاله ی وادی طورست گل روی حسین که چراغ حرم شاه نجف در سخنست
یعنی که حلقه در شاه نجف علی گیریم و عمر دولت شه را دعا کنیم
بشکر کوش فضولی که حب شاه نجف ترا حقیقت اسلام و اصل ایمان شد
خواهی که دست شاه نجف ار کرم کند پامال لشگرت سر سردار رومیان