شاه قلی

معنی کلمه شاه قلی در لغت نامه دهخدا

شاه قلی. [ ق ُ ] ( اِخ ) ( مهتر... ) نام قاتل میرزا شاه حسین اصفهانی وزیر شاه اسماعیل صفوی بوده است که در دیوانخانه بسال 926 او را بکشت. ( از فهرست کتابخانه سپهسالار ج 2 ص 229 ).

معنی کلمه شاه قلی در فرهنگ فارسی

تبریزی.نقاش معروف ایرانی عهد صفویه (قر .۱٠ ه. ) وی شاگرد آقا میرک نقاش مشهور بود و در دربار سلیمان خان قانونی سلطان عثمانی بنقاشی اشتغال داشت .

معنی کلمه شاه قلی در فرهنگ اسم ها

اسم: شاه قلی (پسر) (ترکی، فارسی) (تلفظ: shahgholi) (فارسی: شاهقلی) (انگلیسی: shahgholi)
معنی: غلام شاه، شاه ( فارسی ) + قلی ( ترکی ) غلام شاه، نام نقاش معروف ایرانی در زمان صفویه

معنی کلمه شاه قلی در دانشنامه آزاد فارسی

شاه قلی (قرن ۱۰ ق)
نگارگر ایرانی. شیوه ای ابداع کرد که به «سبک شاه قلی» معروف شد. این شیوه پیروانی یافت که با نام «نقاشان عجم» مشهور گردیدند. در دیار عثمانی پرآوازه بود. شاه قلی در خلق آثارش از دستاوردهای روح الله میرک خراسانی، استاد خود، بهره بُرد. در ترسیم نقوش جانوری، به خصوص پرندگان، و تذهیب و تشعیر مهارت داشت. اژدهایی با هیکل هولناک و سهمگین (موزۀ متروپولیتن نیویورک)، از آثار اوست.

جملاتی از کاربرد کلمه شاه قلی

نیروهای پرتغالی مستقر در جزیره به قشم گریختند. قسمتی از سربازان ایرانی به فرماندهی شاه قلی بیک از کشتی پیاده شده قلعهٔ جزیره را محاصره نمودند.
بحر کرم و گنج سخا شاه قلی بیک آنکس که درش قبله اهل نظر آمد