شاه فرید

معنی کلمه شاه فرید در لغت نامه دهخدا

شاه فرید. [ ف َ ] ( اِخ ) یا شاه آفرید یا شاهفرند. نام دختر فیروزبن یزدجرد بود که او را حجاج بن یوسف ثقفی به زنی برد. ( از ابن خلکان در شرح حال زین العابدین علی بن الحسین ع ). و رجوع به شاهفرند شود.

معنی کلمه شاه فرید در فرهنگ اسم ها

اسم: شاه فرید (دختر) (فارسی)
معنی: شاه آفرید

جملاتی از کاربرد کلمه شاه فرید

آفتاب از بهر آن شاه فرید بارهٔ گردون به زیر زین کشید
بود در دور خویش شاه فرید خنک آنکس که روی خوبش دید
از سوزش سودای تو ای شاه فرید دارم دل ریش را نمکسود قدید