شاه بهرام

معنی کلمه شاه بهرام در لغت نامه دهخدا

شاه بهرام. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پشت کوه باشت بابویی بخش گچساران. دارای 150 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات ، برنج ، کنجد، تنباکو و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه شاه بهرام در فرهنگ فارسی

ده ٠ از دهستان پشت کوه باشت بابویی بخش گچساران ٠ آب : رودخانه ٠ محصول : غلات برنج کنجد تنباکو و حبوبات ٠

معنی کلمه شاه بهرام در فرهنگ اسم ها

اسم: شاه بهرام (پسر) (فارسی)
معنی: نام بهرام گور پادشاه ساسانی و همچنین پادشاه کشمیر

جملاتی از کاربرد کلمه شاه بهرام

دل شاه بهرام بیدار بود ازین آگهی پر ز تیمار بود
بشد شاه بهرام و رخ را بشست کزان اژدها بود ناتن درست
دل شاه بهرام ناشاد گشت ز یزدان بترسید و پر داد گشت
دل شاه بهرام بیدار بود از آن آگهی پر زتیمار بود
همه لشکر خویش را برنشاند پس شاه بهرام لشکر براند
همه گفتند شاه بهرام است که ملک گوهر و ملک نام است
که بگوید آمد آن شاه بهرام از دوده کیان
بغایت شادمان شد شاه بهرام که او رادر همه عالم بد آن کام
بگفتند با شاه بهرام گور که شد دیر هنگام نخچیر گور
دل شاه بهرام زیشان بسوخت به دست خرد چشم خشمش بدوخت
بعد از آن شیر زور خواندندش شاه بهرام ِ گور خواندندش