شاه بن

معنی کلمه شاه بن در لغت نامه دهخدا

شاه بن. [ ب َ ] ( اِمرکب ) میوه ای است ریز و بامغز که مردم آن را می خورند. قسم کوچک بن یعنی ، حبة الخضرا باشد. ( مخزن الادویه در کلمه حبة الخضراء ). رجوع به حبة الخضراء شود.

معنی کلمه شاه بن در فرهنگ فارسی

میوه ایست ریز و با مغز که مردم آنرا میخوراند ٠ قسم کوچک بن یعنی حبه الخضرا باشد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه شاه بن

مفخر دیهیم و گاه و زینت چتر و کلاه صورت اقبال دولت شاه بن بهرام شاه
شاه بهارم شاه بن مسعود که سزد چرخ صفه بارش
ابوالمظفر بهرام شاه بن مسعود که زر خورشید از رای او عیار گرفت
ابوالمظفر بهرام شاه بن مسعود که چرخ در کنف او به زینهار شده است
مفخر دیهیم و گاه و زینت چترو کلاه صورت اقبال دولت شاه بن بهرام شاه
خسرو بهاء دولت و دین شاه بن حسن کاقبال هست بسته به فرمان او میان
چو حاکم فرو خواند توقیع شاه بن بختش آمد بر از اوج ماه
ابوالمظفر بهرام شاه بن مسعود که جان صورت ملک است و نور دیده دین
اهمیت راهداری، امنیت و گسترش راه‌ها در گذشته به اندازه‌ای بود که خاندان مظفر از راهداری یزد و میبد به پادشاهی رسیدند. امیر مظفر، بزرگ این خاندان، از نوادگان غیاث الدین خراسانی بود، که در دربار ایلخان مغول وارد خدمت شد و به حکومت میبد رسید. پس از مرگ او، پسرش امیر مبارز الدین محمد در اوایل حکومت ابوسعید بهادرخان (۷۱۶–۷۳۶ ه‍.ق) ایلخان مغول به حکومت میبد و راهداری یزد انتخاب شد. در سال ۷۱۸ ه‍. ق، حاجی شاه بن یوسف، اتابک یزد را در نبردی شکست داد و به حکومت اتابکان یزد پایان داد، و از سوی ابوسعید بهادرخان، به حکومت یزد نیز رسید.