معنی کلمه شانه دان در لغت نامه دهخدا
پیر عشق آنجا بعرسی تازه میکرد آسمان
من نصیبه شانه دانی ناگهان آورده ام .خاقانی.این فراویزی و آن بازافکنی خواهد ز من
من ز جیب آسمان یک شانه دان آورده ام.خاقانی.گهی شانه دان ، گاه کیف برست
گهی بقچه و گاه پرده درست.نظام قاری ( دیوان ص 176 ).رجوع به شانه نیام شود.