سپردنی

معنی کلمه سپردنی در لغت نامه دهخدا

سپردنی. [ س ِ پ ُ دَ ] ( ص لیاقت )چیزی که لایق سپردن باشد. ( آنندراج ). تفویض شدنی و هرچیز که لایق امانت باشد. ( ناظم الاطباء ) :
چون جان سپرد نیست بهر صورتی که هست
در کوی عشق خوشتر و بر آستان دوست.سعدی ( طیبات ).

معنی کلمه سپردنی در فرهنگ عمید

آنچه باید سپرده شود، درخور سپردن: چون جان سپردنی ست به هر صورتی که هست / در کوی عشق خوش تر و بر آستان دوست (سعدی۲: ۳۵۹ ).

معنی کلمه سپردنی در فرهنگ فارسی

چیزیکه لایق سپردن باشد تفویض شدنی و هر چیز که لایق امانت باشد

جملاتی از کاربرد کلمه سپردنی

چو جان سپردنی ست ای جلال! آخر کار همان بِه است که در پای دوست بسپارند
ای غافل از آنکه مردنی هست واگه نه که جان سپردنی هست