سپاناخ. [ س ِ ] ( اِ ) همان اسپاناخ است که تره ای است معروف. ( رشیدی ). اسفناج است و آن سبزی باشد که در آش و شله و پلاو کنند. ( برهان ) ( آنندراج ). نام تره پالک. ( غیاث ). اسبناج. اسفناج : من سپاناخ توام هر چِم پزی باترش با یا که شیرین می سزی.مولوی.رجوع به اسپناج ، اسفناج و سپاناج شود.
معنی کلمه سپاناخ در فرهنگ عمید
= اسفناج
معنی کلمه سپاناخ در فرهنگ فارسی
اسفناج
جملاتی از کاربرد کلمه سپاناخ
من سپاناخ تو با هرچم پزی یا ترشبا یا که شیرین میسزی