سفیدمهره

معنی کلمه سفیدمهره در لغت نامه دهخدا

سفیدمهره. [ س َ / س ِ م ُ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) خرمهره کلان که بهندی سنگهه گویند. ( غیاث ). مهره ای است که بدان کاغذ و جامه را مهره زنند و دقاقی کنند و بوغ حمام نیز میسازند و این از جمله حیوانات صدفی است و نوع کبیر آن است. ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ). گوش ماهی. ودع. ( بحر الجواهر ). || بوغ حمام. یکی از ذوات النفخ : همه سوار شدند و سلاح درپوشیدند و فیلان را بیاراستند و طبل و کوس بوق و صنج بزدندو سفیدمهره را باد دردمیدند. ( اسکندرنامه نسخه خطی سعید نفیسی ). و فیلان و لشکر را بیاراستند و کوس و سفیدمهره بزدند. ( اسکندرنامه نسخه خطی سعید نفیسی ).

معنی کلمه سفیدمهره در فرهنگ عمید

۱. صدف کوچک.
۲. (موسیقی ) نوعی بوق که از استخوان صدف ساخته می شد.

معنی کلمه سفیدمهره در فرهنگ فارسی

نوعی صدف که از استخوان آن بوق سازند ودع .
خرمهره کلان که بهندی سنگهه گویند یا بوغ حمام .

جملاتی از کاربرد کلمه سفیدمهره

از سازهای بومی منطقه اندوهجرد می‌توان به گونه‌ای بوق صدفی به نام سفیدمهره اشاره کرد.