لغت یار
سرگرایی
معنی کلمه سرگرایی در فرهنگ عمید
سرپیچی، سرکشی، نافرمانی.
جملاتی از کاربرد کلمه سرگرایی
چو شمشیر او سرگرایی گرفت تن از سر سراز تن جدایی گرفت