{cruising speed} [حمل ونقل دریایی] مناسب ترین سرعت میانگین در مسیرهای طولانی با توجه به ایمنی و راحتی مسافر {running speed} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] سرعت میانگینی که از تقسیم مسافت طی شده بر مدت زمان حرکت به دست می آید
جملاتی از کاربرد کلمه سرعت سیر
به مهر و ماه کند امر، اگر، به سرعت سیر به نیم لحظه نمایند طیّ تمام زمان
کعبه توئی مراد را راه توئی معاد را اینکه دهی جماد را سرعت سیر گام دل
آخر از رابطهٔ قهر کجا داند شد سرعت سیر نفاذت نه به پای هرب است
آنکه در عرصهٔ امکان بود از سرعت سیر رفتن و آمدنش زودتر از نور بصر
درپی حمله نظامی ایالات متحده آمریکا و کشورهای متحد آن، دولت بعث عراق به رهبری صدام حسین تکریتی سرنگون و به سرعت سیر جدیدی از خشونتها و درگیریهای قومی و مذهبی در عراق ریشه گرفت.