سرشیب

معنی کلمه سرشیب در لغت نامه دهخدا

سرشیب. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) سرنگون. ( غیاث ) ( آنندراج ). || مخفف سراشیب :
ترا نفس رعنا چو سرکش ستور
دوان میبرد تا به سرشیب گور.سعدی.

معنی کلمه سرشیب در فرهنگ عمید

= سراشیب

معنی کلمه سرشیب در فرهنگ فارسی

سرنگون مخفف سراشیب

جملاتی از کاربرد کلمه سرشیب

راه عاشق صراط باریکست گاه سرشیب و گاه سر بالاست