سخت بنیاد

معنی کلمه سخت بنیاد در فرهنگ عمید

بنای محکم و پایدار.

جملاتی از کاربرد کلمه سخت بنیاد

بنای مهر چون شد سخت بنیاد تو خواهی لطف میکن خواه بیداد
این فصل از نبرد تمرینی شروع می‌شود که با انفجار باکوگو تمام می‌شود سخت بنیاد به مرخصی می‌رود و میدوریا خواب همه برای یکی را میبند.
ز سیل حادثه غم نیست میگساران را که آستانه میخانه سخت بنیاد است
عجب قیدی‌ست عشق سخت بنیاد مبادا گردنی زین قید، آزاد
از آن هر چار ایمان سخت بنیاد چنان کز چار عنصر آدمی زاد
در آخر سخت بنیاد با نابود کردن نوموی هود به قهرمان شماره یک تبدیل می‌شود.