معنی کلمه ستیره در لغت نامه دهخدا ستیره. [س َ رَ / رِ ] ( از ع ، ص ) مستور. پوشیده : سخت زیبا لیک هم یک چیز هست کآن ستیره دختر حلواگر است.( مثنوی ).ستیره. [ س َ رَ / رِ ] ( اِ ) پنج انگشت.نباتی است. ( مهذب الاسماء ). رجوع به پنج انگشت شود.
جملاتی از کاربرد کلمه ستیره ای ستیره هیچ تو بر خاستی خویشتن را بهر کور آراستی سخت زیبا لیک هم یک چیز هست کان ستیره دختر حلواگرست