معنی کلمه ستهم در لغت نامه دهخدا ستهم. [ س ُ هَُ ] ( ع ص ) مرد کلان سرین و زن کلان سرین ، و میم زائد است. ( منتهی الارب ). الاسته أی الکبیر العجز ( میمه زائده ). ( متن اللغة ). || آنکه سرین کلان خواهد و سرین کلان را دوست دارد، و میم زائد است. ( منتهی الارب ).
جملاتی از کاربرد کلمه ستهم ولی ز خجلت یاران خویش در ستهم که خانه بهر من امروز کم ز زندان نیست مگرد گرد در من، نه من به گرد درت که من ز تو ستهم همچو تو ز من ستهی