سترنده

معنی کلمه سترنده در فرهنگ عمید

۱. تراشنده.
۲. زداینده، پاک کننده.
۳. محو کننده.

معنی کلمه سترنده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تراشیده ( موی و غیره ) . ۲ - پاک کننده زداینده . ۳ - محو کننده زایل کننده .

جملاتی از کاربرد کلمه سترنده

وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ و نبشتیم بر ایشان، فِیها در آن تورات، أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ که در قصاص تن برابر تن است، وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ و چشم بچشم، وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ و بینی بر بینی، وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ و گوش بگوش، وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ و دندان بدندان: وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ و همه خیمها را قصاص هم چنان، فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ هر که قصاص ببخشد، و عفو کند، فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ آن عفو سترنده است گناهان این عفو کننده را، وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ و هر که حکم نکند بآنچه خدای فرستاد، فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (۴۵) ایشان ستمکارانند بر خویشتن.
لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ خدای شما را نگیرید، بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ بلغو که در میان سوگندان شماست وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ لکن شما را که گیرد، بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ بآن گیرد که بزبان سوگند خورید و بدل در آن آهنگ سوگند دارید، فَکَفَّارَتُهُ کفارت آن سوگند و سترنده لائمه از سوگند خواره، إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ طعام دادن ده درویش است، مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ از میانه آن طعام که اهل خویش را میدهید، أَوْ کِسْوَتُهُمْ یا پوشیدن ده درویش، أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ یا آزاد کردن گردنی برده مسلمان فَمَنْ لَمْ یَجِدْ هر که ازین سه هیچیز نیابد، فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ سه روز روزه دارد، ذلِکَ این چهار آنچه کردید کَفَّارَةُ أَیْمانِکُمْ کفّارت سوگندان شما است إِذا حَلَفْتُمْ که سوگند خورید، وَ احْفَظُوا أَیْمانَکُمْ و سوگندان خویش را میکوشید، کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ چنین که هست پیدا میکند خدای شما را سخنان خویش و نشانهای پسند خویش، لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۹۸) تا مگر آزادی کنید.
و معنی عفو درگذارنده گناهان است و سترنده عیب عذر خواهان، و ناپیدا کننده جرم اوّاهان. اجابت این دعا آنست که رب العزة گفت «وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ».
آن عفو سترنده است گناهان این عفو کننده را، و قیل کفّارة لجنایة هذا الجانی فلا یقتصّ منه، عفو این مدّعی کفّارتست جنایت این کشنده را یا زنده را، یعنی درین گیتی.